پیش دبستان ترنم

خیابان کاوه شمالی -خیابان حافظ شمالی-جنب کتابخانه شهرک کاوه_تلفن03134507779

پیش دبستان ترنم

خیابان کاوه شمالی -خیابان حافظ شمالی-جنب کتابخانه شهرک کاوه_تلفن03134507779

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جایزه» ثبت شده است

      برخی والدین امروزی خودنیاز به تربیت دارند:


         


درمنزل دوستی بودم پسرخانواده که دانش آموز ابتدایی بود مشغول تکالیف درسی اش بود.زنگ را زدند وپدربزرگ خانواده از راه رسید.پدربزرگ بالبخند یک جعبه مدادرنگی به نوه اش داد وگفت:اینهم جایزه نمره بیست نقاشی ات.پسر ده ساله جعبه مدادرنگی را گرفت وتشکرکردو چندلحظه بعدگفت:بابابزرگ بازهم که ازاین جنس های ارزون قیمت خریدین.

مادرآن پسر باسرافرازی گفت:میبینیدآقاجوون... بچه های این دوره و زمونه خیلی باهوش هستند.اصلا نمیشه گولشون زد وسرشون کلاه گذاشت.پدربزرگ چیزی نگفت.امامن برایشان توضیح دادم که این رفتار فرزندشان نشانه هوشمندی نیست.همانطور که هدیه پدربزرگ برای گول زدن نوه اش نیست.

پس از آن ماجرای خانم بزرگ پدرم را برایشان تعریف کردم.آن زمان که من دانش آموز ابتدایی بودم خانم بزرگ گاهی به دیدنمان می آمد و به بچه های فامیل هدیه می داد. بیشتروقتها هدیه اش تکه های  کوچک بود.

بار اول که که به من تکه قند داد یواشکی به پدرم گفتم:این تکه قندکوچک که هدیه نیست!پدرم اخم کرد وگفت:خانم بزگ شمارو دوست دارد هرجه برایتان بیاورد هدیه است .

وقتی خانم بزرگ رفت پدر برایم توضیح داد که در روزگار کودکی اوقند خیلی کمیاب وگران بوده وبچه ها آرزو میکردند که بتوانندیک تکه قند کوچک داشته باشند.خانم بزرگ هنوز هم خیال میکند که قند چیزخیلی مهمی است.بعدگفت:ببین قندان خانه پراز قند است اما این تکه قند که ننه سارا داده با آنها فرق داردچون نشانه علاقه ومهربانی او به شماست.

وقتی کسی به ما هدیه میدهد منظورش این نیست که ما نمیتوانیم مانند آنرابخریم منظورش کمک کردن به ما هم نیست.اومیخواهد علاقه اش را به ما نشان دهد میخواهد بگوید که مارا دوست داردو این خیلی باارزش است واین چیزی است که در هیچ بازاری نیست ودر هیچ مغازه ای نمیفروشند.


چهل سال از آن دوران گذشته است و من هروقت به یاد خانم بزرگ و تکه قندهای مهربانش می افتم

                           دهانم شیرین می شود"

                           کامم شیرین میشود"

                           جانم شیرین می شود.


                                                  دکتر اسماعیل امینی شاعر واستاد دانشگاه